غصه بر هر دلی که کار کند
غصه بر هر دلی که کار کند
غصه بر هر دلی که کار کند
غصه بر هر دلی که کار کند
آب چشم آتشین نثار کند
آب چشم آتشین نثار کند
آب چشم آتشین نثار کند
آب چشم آتشین نثار کند
هر که در طالعش قران افتاد
هر که در طالعش قران افتاد
هر که در طالعش قران افتاد
هر که در طالعش قران افتاد
سایهٔ او از او کنار کند
سایهٔ او از او کنار کند
سایهٔ او از او کنار کند
سایهٔ او از او کنار کند
روزگارم وفا کند هیهات
روزگارم وفا کند هیهات
روزگارم وفا کند هیهات
روزگارم وفا کند هیهات
روزگار این به روزگار کند
روزگار این به روزگار کند
روزگار این به روزگار کند
روزگار این به روزگار کند
این فلک کعبتین بی نقش است
این فلک کعبتین بی نقش است
این فلک کعبتین بی نقش است
این فلک کعبتین بی نقش است
همه بر دست خون قمار کند
همه بر دست خون قمار کند
همه بر دست خون قمار کند
همه بر دست خون قمار کند
پنج و یک برگرفت باز فلک
پنج و یک برگرفت باز فلک
پنج و یک برگرفت باز فلک
پنج و یک برگرفت باز فلک
که دوشش را دو یک شمار کند
که دوشش را دو یک شمار کند
که دوشش را دو یک شمار کند
که دوشش را دو یک شمار کند
چون به نیکیم شرمسار نکرد
چون به نیکیم شرمسار نکرد
چون به نیکیم شرمسار نکرد
چون به نیکیم شرمسار نکرد
به بدی چند شرمسار کند
به بدی چند شرمسار کند
به بدی چند شرمسار کند
به بدی چند شرمسار کند
مرغیم گنگ و مور گرسنه ام
مرغیم گنگ و مور گرسنه ام
مرغیم گنگ و مور گرسنه ام
مرغیم گنگ و مور گرسنه ام
کس چو من مرغ در حصار کند
کس چو من مرغ در حصار کند
کس چو من مرغ در حصار کند
کس چو من مرغ در حصار کند
بانگ مرغی چه لشگر انگیزد
بانگ مرغی چه لشگر انگیزد
بانگ مرغی چه لشگر انگیزد
بانگ مرغی چه لشگر انگیزد
صف موری چه کار زار کند
صف موری چه کار زار کند
صف موری چه کار زار کند
صف موری چه کار زار کند
شور و غوغا شعار زنبور است
شور و غوغا شعار زنبور است
شور و غوغا شعار زنبور است
شور و غوغا شعار زنبور است
شور و غوغا که اختیار کند
شور و غوغا که اختیار کند
شور و غوغا که اختیار کند
شور و غوغا که اختیار کند
بر دو پایم فلک ز آهن ها
بر دو پایم فلک ز آهن ها
بر دو پایم فلک ز آهن ها
بر دو پایم فلک ز آهن ها
حلقه ها چون دهان مار کند
حلقه ها چون دهان مار کند
حلقه ها چون دهان مار کند
حلقه ها چون دهان مار کند
این دهن های تنگ بی دندان
این دهن های تنگ بی دندان
این دهن های تنگ بی دندان
این دهن های تنگ بی دندان
بر دو ساق من آن شعار کند
بر دو ساق من آن شعار کند
بر دو ساق من آن شعار کند
بر دو ساق من آن شعار کند
که به دندان بی دهان همه سال
که به دندان بی دهان همه سال
که به دندان بی دهان همه سال
که به دندان بی دهان همه سال
اره با ساق میوه دارکند
اره با ساق میوه دارکند
اره با ساق میوه دارکند
اره با ساق میوه دارکند
سگ دیوانه شد مگر آهن
سگ دیوانه شد مگر آهن
سگ دیوانه شد مگر آهن
سگ دیوانه شد مگر آهن
که همه ساق من فکار کند
که همه ساق من فکار کند
که همه ساق من فکار کند
که همه ساق من فکار کند
آه خاقانی از فلک زآنسو
آه خاقانی از فلک زآنسو
آه خاقانی از فلک زآنسو
آه خاقانی از فلک زآنسو
رفت چندان که چشم کار کند
رفت چندان که چشم کار کند
رفت چندان که چشم کار کند
رفت چندان که چشم کار کند
هر چه پنهان پردهٔ فلک است
هر چه پنهان پردهٔ فلک است
هر چه پنهان پردهٔ فلک است
هر چه پنهان پردهٔ فلک است
آه خاقانی آشکار کند
آه خاقانی آشکار کند
آه خاقانی آشکار کند
آه خاقانی آشکار کند
کار او زین و آن نگردد نیک
کار او زین و آن نگردد نیک
کار او زین و آن نگردد نیک
کار او زین و آن نگردد نیک
کارها نیک کردگار کند
کارها نیک کردگار کند
کارها نیک کردگار کند
کارها نیک کردگار کند
گر چه خصمان ز ریگ بیشترند
گر چه خصمان ز ریگ بیشترند
گر چه خصمان ز ریگ بیشترند
گر چه خصمان ز ریگ بیشترند
همه را مرگ، خاکسار کند
همه را مرگ، خاکسار کند
همه را مرگ، خاکسار کند
همه را مرگ، خاکسار کند